شب دهم
21 آذر 1390 توسط فرخی
هر شب که بادو ديده تر گريه مي کنم
با اشک نه به خون جگر گريه مي کنم
سيني به دست در به در هييتت شديم
اين ارث مادريست اگر گريه مي کنيم
عمريست زير بيرقتان پا گرفته ايم
يک قطره اشک داده و دريا گرفته ايم
شالي که بسته ايم براي عزايتان
از ريشه هاي چادر زهرا گرفته ايم
صاحب عزا کجاست امشب شب عزاست
با گريه بين روضه تان جا گرفته ايم